[ad_1]
این اولین فیلم سینمایی با موضوع ائمه اطهار است. چرا در قدم اول سراغ ساخت فیلمی در بستر تاریخی رفتید؟
اختالرضا، اولین تجربه ساخت آثار تاریخی من نبود، بلکه چهارمین تجربه حضورم در این گونه بود. در سالهای پیش، تولیداتی مربوط به تاریخ اسلام داشتهام. مجموعه «مطهره» درباره همسران و مادران امامان معصوم(ع)، مجموعه مستند «سیدالشهدا(ع)» که مدیر تولیدش بودم و مستند داستانی «روزبه» که درباره زندگی سلمان فارسی به سفارش عتبه عباسی ساخته شد، از جمله کارهایی است که در حوزه تاریخی انجام دادهام. بنابراین، تجربه قبلی داشتم و این آثار، زمینه کار در اولین فیلم بلند سینماییام را فراهم کردند و همین موجب شد به سمت ساخت فیلمی درباره حضرت فاطمه معصومه(س) بروم.
چه ویژگیها و شاخصههایی در زندگی حضرت معصومه(ع) برای شما وجود داشته که به سمت ساخت اخت الرضا رفتید؟
خانم فاطمه معصومه(س) به لحاظ جایگاه، قطب دوم معنوی کشور هستند و سالها افتخار همجواری ایشان را داشتم. همیشه برایم سؤال بود سفر ایشان به سمت برادر با چه انگیزهای بوده و چه روندی را پشت سر گذاشته و چرا این سفر ناتمام ماندهاست؟ این دیدگاه را دنبال کردیم و در بررسیهای تاریخی، متوجه شدیم تاریخ در مواضعی به خصوص بانوانی که از معصومان هستند یا نسبتی با آنها دارند، سکوت کردهاست. با توجه به زمینههای مطالعاتی قبلی این برهه زمانی را بررسی کردیم و دیدیم علاوه بر خود خانم، برادران و برادرزادههایشان که قصد سفر به مرو داشتند، سفرشان ناتمام مانده است. بنابراین، زاویه دید و نگاهمان به داستان، از منظر چرخش تاریخی مأمون و پیشنهاد ولایتعهدی به امام رضا(ع) بود. به رغم اینکه ملاحظات جدی نسبت به نمایش چهره و صدای شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س) وجود داشت، با نظارت احمد عابدی و حجتالاسلام حجتی، آن برهه تاریخی را جلوی دوربین بردیم و چیزی خلاف مستندات تاریخی را بیان نکردیم.
با توجه به اینکه شما یکی از تهیهکنندگان فیلم هستید، قطعا نگاهی هم به گیشه یا دیدهشدن فیلم دارید؛ چرا از بازیگران غیر چهره یا کمتر شناخته شده در فیلم استفاده کردید؟
از انتخاب بازیگران فیلم خیلی راضیام، چون از اکثر عزیزانی که فیلم را میبینند، بازخورد مثبتی دریافت کردیم. بازیگران جزو افرادی هستند که سالها کار هنری و تئاتر انجام میدهند و ما از جواد طاهری که در فیلم «ملک سلیمان» بود، استفاده کردیم. مجید امیری به عنوان مأمور عباسی جایزه تئاتر فجر را دریافت کرده و برایم تعجبآور است چرا از ظرفیت او در این سالها استفاده نشده است. همچنین گیتی قاسمی، سهیلا محققی را به عنوان یکی از هنرمندان مستعد بازیگری به ما معرفی کرد و به بهترین وجه این کار را به انجام رساند. شاید اگر بازیگران اشخاص دیگری بودند، تا این اندازه با ما همراه نمیشدند. هرچند به نظر من در قالب سینما چهره حرف اول را میزند، اما فکر میکنم به جایی رسیدهایم که چهرههای جدیدی بیاوریم. معتقدم چنین شخصیتهایی قابل باورتر از این هستند که یک بازیگر معروف را بیاوریم.
همانطور که خودتان اشاره کردید، منابع درباره زندگی حضرت معصومه(س) خیلی محدود است. برای پیشبرد کارتان و دراماتیک شدن قصه از چه منابعی کمک گرفتید؟ آیا کمبود منابع شما را در ساخت فیلم دچار مشکل نکرد؟
بله، کمبود منابع ما را دچار موانع و مشکلاتی میکرد که ادامه کار سخت شد اما تمهید ما این بود سفر تاریخی ایشان را محور اصلی داستانمان قرار دهیم و شخصیتهایی را در قصه بگنجانیم که از لحاظ تاریخی سندیت داشته باشند. منابعی که استفاده کردیم، یکی مربوط به کنگرهای درباره حضرت معصومه(س) بود که در مرکز پژوهشهای آستانمقدس مقداری مقاله در این ارتباط نوشته شده بود. یکی دیگر از منابع کتاب مقاتلالطالبین بود که بههمراهی اسحاق برادر امام رضا(ع) با کاروان مرو اشاره کرده بود. بهتر است بهجای به کار بردن واژه کمبود منابع، سکوت تاریخی را بهکار ببریم و این سکوت بیشتر مربوط به حضرت معصومه(س) بودهاست. حمله به کاروان حضرت نزدیک مرو در منابع وجود دارد و اینکه آیا ایشان مسموم شدند یا راهزنان از طرف مأمون بودند، جای سؤال دارد و قطعیتی درباره آن وجود ندارد و ما هم سعی کردیم در گروهمان حرفی را قطعی نزنیم اما تمام شواهد و قرائن بر این اساس است. بهرغم سکوت تاریخ در مورد حضرت معصومه(س)، مأمون در آن مقطع از زمان در موضع انفعال قرار گرفته بود وعلاوه بر حضرت معصومه(ع)، سفر بقیه هم ناتمام مانده و نمونه آن احمدبن موسی(ع) ــ شاهچراغ ــ است که در شیراز متوقف شد.
چرا، به نظر شما منابع کمی درباره زنان تاریخ اسلام وجود دارد؟… چون این کمبود منابع را درباره حضرت خدیجه(س) و دیگر بانوان اسلام میبینیم.
بخشی از تاریخ ما بهدلیل تحریفهای بنیامیه از بین رفته است و شاید بسیاری از نکاتی وجود داشته باشد که بتوانیم به آن بپردازیم اما اینها اجازه انتشار آن را ندادند یا تحریف کردند. اگر با نگاهی بدون تعصب مذهبی نگاه کنید، نمیتوانید منکر تاریخسازی حضرت خدیجه(س) بهعنوان یک زن موفق شوید. ایشان زنی بود که بروز اجتماعی داشت و در واقع برای به ثمر رسیدن اسلام هزینه کرد. در واقع، زمانی من در این مورد صحبت میکنم که جهان تصویری از زن ساکن ایران اسلامی ارائه میدهد که هیچ نقش اجتماعی ندارند و در پستوی خانهها پنهان هستند اما حضرت خدیجه(س) در آن برهه تاریخی در زمینه اقتصادی فعال و جریانساز بودهاست. وقتی در تاریخ جلو میآییم به حضرت فاطمه(س) میرسیم که در فقدان مادر از پدرشان پرستاری میکرد و زمانی که حق همسرش حضرت علی(ع) بهعنوان ولی مسلمانان نادیده گرفته میشد، خطبه فدکیه میخواند. بنابراین، او زنی در پستوی خانه نبود و بروز اجتماعی داشت. در واقع، متولیان امر غفلت کردند و ترسیدند و گفتند دیکته ننوشته غلط ندارد، پس ننویسیم. همین الان که با شما صحبت میکنم طرح دارم و درباره زنان مطهره کار کردم تا دختران و زنان نجیب سرزمینمان به جای تماشای سریالهای ترکیهای با این عزیزان که مثل ستاره در تاریخ میدرخشند، آشنا شوند. در واقع، منابع تاریخی کمی داریم اما اینطور نیست که اصلا نباشد. یکی از مخاطبان با دیدن این فیلم گفت، چطور توانستی با یک داستان چند خطی یک فیلم سینمایی بسازی. یکی از منتقدان گفت چیزی که سالها در کتابها میخواندیم را شما به تصویر کشیدید.
علت چینش شخصیتها در فیلم که شامل مامور مأمون، خادمه حضرت معصومه(س) و اسحاق برادر حضرت میگردد، چیست؟
بهدلیل اینکه نمیتوانستیم قهرمان قصه حضرت معصومه(س) را از لحاظ تصویر و صدا نمایش دهیم، به سمت روایتی با یک حلقه دورتر رفتیم و داستانمان را از زمان سه راوی مطرح کردیم که حضور، تصمیم و عملکردشان تغییر یا ضرری به تاریخ وارد نمیکرد. ما سه شخصیت انتخاب کردیم، یکی مامور عباسی بهعنوان شخصیت تراز حکومت عباسی بود. ما برههای از تاریخ را تصویر کردیم که مامور عباسی بهدلیل قیامهایی که ماموران علوی داشتند، چارهای جز اینکه امام رضا(ع) را به ولایتعهدی انتخاب کند و از این راه به حکومت خودش مشروعیت ببخشد، نداشت. این موضوع برای بعضی عباسیان قابل درک بود اما برای بخش عمدهای قابل درک نبود، چه بسا انتخاب مرو برای پایتختی مأمون به همین دلیل بود. به عبارتی، در هزار فامیل عباسی این اختلافات بسیار مشهود بود. ما این شخصیت را بهعنوان شخصیت همراه تراز حکومت اسلامی برای روایت از سمت دشمن انتخاب کردیم. اسماء نیز خادمه حضرت معصومه(س) است که بنا به بعضی روایات کنار ایشان ماند و دفن شده و برخی میگویند برگشته و بعضی دیگر نیز معتقدند در نائین مقبرهای منسوب به ایشان وجود دارد و در فیلم در این رابطه قضاوت نکردیم و اگر دقت کنید اسماء در دیالوگهایش اشاره میکند که کاش تکلیفم را پرسیده بودم که اینجا بمانم یا بروم. شخصیت دیگر اسحاق ابن موسی بهعنوان یک غافلهسالار است که مزار شریفشان در شهر ساوه است. ایشان بهعنوان برادر امام رضا(ع) و امیرالحاج به حج رفتند و در برخی روایات هم گفته شده که اسحاق ابن موسی همراه حضرت معصومه(س) بوده و به شهادت رسیده است. بنابراین انتخاب تمام این شخصیتها هم مبنای تاریخی داشت و هم بنا به ملاحظات سعی کردیم وجوه دراماتیزه کار را درون این سه شخصیت جای دهیم.
بهطور کلی نمایش شخصیتهایی مانند حضرت معصومه(س) که در تاریخ کمتر نمونهای برای آن دیده میگردد و آمیخته کردن آن با داستانی مستند، روان و باورپذیر برای مخاطب سخت است و چه چالشهایی در این رابطه داشتید؟
بله، تأیید میکنم که بسیار کار سختی است و ممکن است ناخودآگاه به سمت تخیلات و دوری از فضای مستند یا درگیر شدن بیش از حد با تاریخ بروید؛ یعنی ممکن است درگیر تخیلات، فضاهای ذهنی و خلق شخصیتها و موقعیتهای دراماتیک شوید و حتی بهقدری از تاریخ و خود معصوم دور بشوید که صرفا یک قصه عاشقانه را روایت کنید و معصوم در حاشیه قرار گیرد. در بعضی مواقع هم ممکن است بهقدری درگیر فضای مستند شوید و وفادار به تاریخ بمانید که دستتان برای بیان قصه بسته گردد. بارها در سالهای گذشته دیدیم که در مناسبتهای شهادت یا شادی، فردی صرفا حدیثی را بهصورت نمایشی و بسیار خشک ارائه میدهد و این آسیبهای خودش را دارد. ما سعی کردیم در این اثر به فضای مستند و ملاحظات محتوایی وفادار باشیم. از طرفی نیز سعی کردیم در حد بضاعت ناچیز خودمان، فضای هنری و لحظات دراماتیک را خلق کنیم. این کار بسیار سخت بوده و قضاوت نمیکنم که چقدر ما موفق بودیم و همهجا میگویم که این یک اثر مستند بازسازی یا یک داکیودرام است. اگر بخواهم به این اشاره کنم که چه کلیشه یا الگویی برای ساخت فیلمم داشتم، میتوانم بگویم سعی کردم به اقدام هنرمندانه مصطفی عقاد در فیلم «الرساله» وفادار باشم. در فیلم الرساله مستندات تاریخی را در عین اینکه چهره پیامبر(ص) را نشان نمیدهد، میبینیم و شاهدیم که تاریخ اسلام را به شکل هنرمندانهای برای همه روایت میکند. آقای عقاد هم شخصیتهای مختلفی را انتخاب و معرفی کرده و ابوسفیان را بهعنوان شخصیت تراز مخالف حضرت محمد(ص) معرفی کرده که وقتی میبیند فتح مکه اتفاق میافتد، تغییری در آن احساس میکنیم. همچنین حمزه سیدالشهدا بهعنوان یک دلیرمرد دیده میگردد. قصههایی مانند عمار یاسر و زید که هرکدام گریم متفاوتی دارند نیز در فیلم دیده میگردد و بخشهایی که حضرت رسول(ص) بیانیه و نکتهای را میگوید، نمایندگی میکند. بههرحال کار بسیار سختی بود و در بخشهایی در اوج ناامیدی بودیم اما در همین زمان روزنهای باز میشد ونوعی تدبیر بانوانه با ظرافت کاملی، کار را برای ما راحت میکرد واینجزو مواردی بودکه ما درک وبا افتخار به حضرت رضا(ع) برادرحضرت معصومه(س) تقدیم کردیم.
پس تراز مورد نظر شما برای ساخت «اخت الرضا»، فیلم «الرساله» بوده است؟
به شکل ناخودآگاهی این اتفاق افتاده است. ما فیلمهای تاریخی زیادی داشتیم اما به نظر میآید این مسیر را به درستی انتخاب کردیم و گویا مسیری که مصطفی عقاد رفته، برای بیان بحثهای تاریخی کمخطاتر است.
پرداختن به شخصیت یک زن عالمه چه تأثیری بر دختران و زنان امروز میگذارد؟
وقتی این کار را شروع کردیم، بعضی دوستان سینمایی خواستند ادامه ندهم، چون امکان انجام آن وجود ندارد. اینها عزیزانی هستند که شاید ۶۰ قسمت سریال درباره حضرت معصومه(س) نوشته بودند اما بهدلایلی که نمیدانم، هیچکدام از این کارها به انجام نرسیده بود. شاید بخشی مربوط به این میگردد که چندان مقید به نص تاریخ نبودند و ملاحظات یا وسواسهایی وجود داشته تا این اثر شکل نگیرد. بهنظرم زنان سرزمین ما تشنه شنیدن این داستانها هستند تا بررسی کنند چه تاریخ و پیشینهای داشتیم. قطعا این کارها بهرغم اینکه باید ملاحظاتی در این رابطه رعایت کنیم، تأثیرگذار است.بارها نقد وارد کردند چرا تصویر یا صدای حضرت معصومه (س) را نمایش ندادم که اجازه نداشتم و بعد این اجازه را به خودم ندادم و نمیخواهم تصویری از حضرت معصومه(س) با انداختن نور در صورتشان یا کرامت عجیب و غریب نشان دهم تا برای مخاطب باورپذیر نباشد. به نظرم یکی از ویژگیهای فیلم این است که از تکنیکهایی مانند نور یا اتفاقات خارقالعاده غیرقابل باور دوری کردیم و به تاریخ و مستندات تاریخی وفادار ماندیم و این موضوع باورپذیری ماجرا را تقویت میکند.
چرا سینما و آثار تصویری ما از نمایش وجوه مختلف زنان عالمه و جریانساز دور مانده است؟
این موضوع دو وجه دارد؛ اولی مربوط به متولیان فرهنگی است، چون این نوع کارها با سفارش انجام نمیگردد. ما یکسری مناسبتهای مذهبی و اشخاص تاریخی داریم و باید کمی جسارت داشته باشیم و در مورد آنها کار کنیم. این موضوع در مورد کار سفارشی هم جواب نمیدهد و باید هنرمند یا گروهی بیاید این کار را انجام دهد. تعداد زیادی طرح مذهبی یا نسخه اولیه فیلم را برای متولیانی که ادعای کار انقلابی در سینما دارند بردم، اما با دیدن فیلم، جوابم را ندادند و حتی ارتباط قبلیم را نیز با آنها از دست دادم!جالب است همانهایی که فیلم را به آنها ارائه دادم، حالا بعد از تماشای آن میگویند کاش بهتر برای ما توضیح میدادی! بنابراین، مشکل ما این است که دوستان متولی فرهنگی دغدغه یا باور ندارند که سینما میتواند مخاطبان خاص این فیلم را جذب کند. در حال حاضر، مردم با آمدن به سینما مسئولان را متوجه میکنند که این فیلم در سبد خانوار است و همه اقشار میتوانند آن را ببینند، چون با ایدئولوژی، تاریخ و پیشینه آنها کار دارد. تک کارهایی هم که در این زمینه انجام شده، جنبه حمایتی داشته و خود این حمایت و سفارش بیمورد، باز هم موجب تنزل این قبیل کارها شده است؛ یعنی باعث میگردد مردم بابت فیلم تاریخی هزینه نکنند و همیشه انتظار داشته باشند یک نفر بیاید و دعوتشان کند. با افتخار میگویم که بدون خرید بلیت از سوی نهادهای مختلف برای دیده شدن فیلم و بسته بودن دست ما برای تبلیغات، به لحاظ اکران و اقبال مردمی در جایگاه خوبی در جدول فروش فیلم قرار گرفتیم. همه فکر میکردند اختالرضا در قعر جدول فروش باشد، اما میبینیم که در میانهها قرار گرفته است. از طرف دیگر فیلمهای مذهبی و اعتقادی برگرفته از روح و فطرت عوامل فیلم است و ما هنرمندان کمی داریم که دغدغه کار تاریخی و مذهبی داشته باشند و از این سمت هم اتفاقی نمیافتد. گاهی برای هنرمندان دغدغه ایجاد میگردد، اما متأسفانه بعضی به بیراهه میروند و بهقدری اتفاقات تاریخی را دگرگون میکنند که حتی فیلمشان به پخش نمیرسد. بنابراین، جوشش باید از هنرمند باشد، نه سفارش و اگر متولیان امر هم کاری در این رابطه انجام دهند، قطعا اتفاقات خوبی میافتد.
بعد از تماشای فیلم واکنش خانمهایی که فیلم شما را دیدند چه بوده است؟
مخاطبان فیلم من قشر مشخصی هستند؛ هرچند که محدودیت خاصی برای تماشا وجود ندارد و مخاطبان مختلفی آمدند و فیلم را دیدند. خانمی را در جریان اکران فیلم دیدم که با این که ظاهرش شاید به گونهای بود که مخاطبان این فیلم کمتر میپذیرند، با چشمانی اشکآلود، ظرایفی را در مورد فیلم به من گفت و نکات دقیق تاریخی را از من میپرسید. من از بیش از۹۰ درصد مخاطبان- در دورافتادهترین روستاها تا پردیسهای مدرن سینمایی- پس از تماشای فیلم بازخورد مثبتی دریافت کردم. این فیلم در ندامتگاهها، دانشگاهها و حوزه علمیه اکران شده و همراه این مخاطبان بودم و نظرها مثبت بوده است. البته ای کاشهایی نسبت به فیلم وجود دارد، اما اختالرضا در حد بضاعت فیلمسازی ما بوده است. به نظرم خلوص و شرافت خاص فیلم، آن را از سایر فیلمهای تاریخی و مذهبی متمایز میکند و قرار هم نیست اتفاق عجیب و غریبی را رقم بزند. وقتی نظر یکی از هموطنان اهل قم را بعد از تماشای فیلم پرسیدیم، گفت با خانوادهام میخواهم به حرم حضرت معصومه(س) بروم. برایم به عنوان فیلمساز هیچ لذتی بالاتر نیست که حال مخاطبان پس از تماشای فیلم تغییر کند و خوب گردد. به عنایت حضرت معصومه(س) این اتفاق در اکثر اکرانهای ما میافتد و یک نفر به من گفت که بعد از شش سال خانوادهاش را برای دیدن فیلم به سینما آورده و با سینما آشتی کرده است. چه چیزی بهتر از اینکه قشر مذهبی که خانوادهاش را به سینما نمیبرد، بهواسطه این فیلم با سینما آشتی کند؟
ماجرای دعوتی برای تماشای اختالرضا
خانمی در مشهد بعد از تماشای فیلم گفت جمعه هفته گذشته درحرم حضرتمعصومه(س) بودم و خدمت حضرت رسیدم و زیارتنامه خواندم و از ایشان درخواست کردم که بیشتر خودش را به من بشناساند و بعد از یک هفته پیامی آمد که برای دیدن فیلم اختالرضا دعوت شدم . این پیام خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد و دچار شگفتی شدم. وقتی فیلم را دیدم، اصلا نگاهم تغییر کرد و فکر میکردم حضرتمعصومه(س) قصد داشته برادرش را ببیند، اما شما در فیلمتان اشاره کردید که این خانم عالمه بوده ، بروز اجتماعی داشته و به این شکل دشمن مقابلش میایستد.
منبع